کد مطلب:26895
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:44
معرفت ديني چيست؟
شناخت معرفت و دين در شناخت معرفت ديني امري ضروري است.
در عرف ما، مقصود از دين، شريعتها و آيينهاي الهي است، كه منشئي واقعي دارند; به اين معنا كه آنها را خداوند بر پيامبران وحي كرده است. بر اساس اين اصطلاح، دين، آييني است كه داراي عقايد صحيح و مطابق با واقع است و رفتارهايي را كه در رسيدن انسانها به سوي كمال و سعادت حقيقي تأثيري دارد، مورد توصيه قرار ميدهد. از آن جا كه آيينهاي الهي به جز آيين اسلام دست خوش تحريف قرار گرفتهاند، در حال حاضر يگانه ديني كه داراي اين ويژگيها است ـ يعني داراي عقايد صحيح و مطابق با واقع است، و رفتارهايي را كه در رسيدن انسانها به سوي كمال و سعادت حقيقي تأثير دارد، مورد توصيه قرار ميدهد ـ اسلام است. بر اساس اين تعريف، دين از دو بخش عقايد و دستورات عملي، يا به تعبيري از سه بخش اعتقادات، اخلاق و احكام ـ تشكيل شده است.
واژة معرفت در لغت به معناي مطلقِ علم و آگاهي است. و اصطلاحاً، معاني و كاربردهاي متفاوتي دارد. در مبحاث معرفت ديني، معرفتشناسي و معرفتشناسي ديني، همان معناي لغوي آن (مطلق علم و آگاهي) منظور است.
معرفت ديني چيست؟
با توجه به تعريفي كه از واژههاي دين و معرفت شد، اينك ميتوان به روشني معرفت ديني را تعريف كرد: معرفت ديني، مجموعة شناختهايي است دربارة آيينهاي الهي كه در بخشهاي عقايد، اخلاق و احكام و به عبارت ديگر، در بخشهاي عقيدتي و ارزشي، و به عبارت سوم، در ابعاد هستها و بايدها و نبايدها وجود دارد.
گرچه معرفت ديني به علوم اسلامي و معرفت متخصصان اسلامي اختصاص ندارد، و شامل معرفتي كه معمولاً عموم مسلمانان از دين اسلام دارند ميشود، ولي آشكار است كه معمولاً عموم مسلمانان معرفت خود را دربارة دين از علماي دين به دست ميآورند; علمايي كه علوم اسلامي را فرا گرفتهاند و در آن علوم متخصص شدهاند. در هر صورت، مجموعة شناخت ما دربارة بخشهاي دين، معرفت ديني است.
حقيقت معرفت ديني و معرفتشناسي ديني:
معرفت ديني، در مطالب فوق دانسته شد. خلاصه آن است كه معرفت ديني به دين تعلق دارد. از باب نمونه، پاسخ صحيح به اين مسأله كه آيا خداوند براي پيامبر9 جانشيناني نصب كرده يا انتخاب آنها را به خوبي مردم واگذار كرده است، معرفت ديني است، كه صحت و سهم آن بايد بر اساس كلام ]كه معرفتي درجه اول است[ مورد بررسي قرار گيرد.
اما اگر فراتر رويم و نفسِ معرفتهاي ديني را مورد بررسي قرار دهيم، و تنافي و تعارض آنها را با يكديگر و وقوع تحول را در آنها ملاحظه كنيم، و در يك كلمه به ارزيابي آنها بپردازيم، چنين پژوهشي معرفتشناسي ديني ناميده ميشود; كه اينگونه پژوهش، معرفتي درجه دوم است و متعلق آن، خود معرفت است; و نگرش در آن بيروني است.
البته آشكار است كه اين پژوهش به حوزة خاصي از معرفت ـ يعني معرفت ديني ـ اختصاص دارد.
در پايان يادآور ميشويم، مهمترين و اساسيترين مباحث معرفتشناسي ديني، ارزش و ابزارهاي معرفت ديني است كه ميتوان در معرفتهاي ديني، معرفتهاي صادق و حقيقي را از معرفتهاي كاذب و غير حقيقي تميز داد؟ بررسي اين مهم نيازمند تأليف حداقل يك كتاب است، كه بيان آن از حوصلة اين پاسخ نامه خارج است.(مباني معرفت ديني، محمد حسينزاده، ص 15ـ63، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني;.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.